علی جان علی جان ، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره
امین جانامین جان، تا این لحظه: 5 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

علی خنده رو

سفر به مشهد

1392/11/24 12:15
نویسنده : مامان زهره
190 بازدید
اشتراک گذاری

 

   سلام ببخشید که دیر اومدم عکسای جدیدت رو بزارم ماچ

                 رفتیم تهران وبا قطار همراه خاله ها راهی مشهد شدیمقلب

از رفتن بگم که اولش خوب بودی و به همه میخندیدی و اصلا اذیتم نکردیخجالت ولی قطار تاخیر داشت و اخراش نمیدونم چشم خوردی چی شدی که گریه میکردی و اشکی میریختی که خودم هم گریم گرفته بود نگرانگریههر کاری میکردیم اروم نمیشدی تا اینکه خاله زینب زنگ زد به مامانی که برای علی تخم مرغ بشکنه شاید چشم کردنش و اینطوری چشم ازش دور بشه متفکرخلاصه بعد از شکستن تخم مرغ اروم شدی و خوابیدی زباننیشخند( فکر کنم دلت میخواست به مامان اینا یه تخم مرغ ضرر برسونی ) اینم بگم که خنده داره توی مشهد کار مامانی همین شده بود که هر روز یه تخم مرغ برات بشکنه هههههههههه فکر کنم توی اون چند روز یه شونه تخم مرغ شکوند خخخخخخخخخ خندهنیشخند

   

    قلبهر روز صبح مه سمارو بیدار می کردم   قلب

           عینکبیدار شد عینک

خندهاینقدر گشنم بود که ماست خوردم نیشخند

   قلبرفتیم حرم زیارت قلب

  

رفتیم رستوران باران با آقاجون ومامانی وخاله زینب و خاله زهرا و دایی حسین ومحمد رضا ومه سما ماچ

وای توی رستوران هم از همون اولش گریه میکردی و دل درد داشتی ولی خدارو شکر اخرش دیگه اروم شدی و وقتی رفتیم خونه دیگه اثری از دل درد نداشتی و حسابی دایی حسین باهات بازی میکرد و تو هم میخندیدی و منم ازتون فیلم  میگرفتم خخخخخخچشمک

            قلباقاجون ونوه هاقلب

   قلببابایی اومد دنبال ما رفتیم حرم قلب

 قلب فرداش راه افتادیم به سمت خونهقلب

موقع برگشت هم هوا خوب بود یکم که از مشهد بیرون رفتیم وایییییییییییییی نمیدونی چه برفی اومده بود و یه جاهایی میبارید که اصلا با سرعت 20 تا میرفتیم هوا که اینقدر سرد بود که بخاری ماشین جواب نمیداد و مجبور بودم تو را با کاپشن و کلاه روی صندلیت بشونم ولی با همه این احوال هم یه مسافرت عالی بود و هم یه تجربه عالی برای بابا که توی برف هم رانندگی کرده قلب

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

زهرا مامان مه سما
24 بهمن 92 12:18
خاله دلم برات تنگ شده بغلت کنم حسابی بچلونمت سفر عالی بود با وجود تو عشقم
مامان زهره
پاسخ
خاله سفر به ما هم خیلی خوش گذشت البته من که نزاشتم مه سما بخوابه
همای آسمان خوشبختی
28 بهمن 92 0:17
علی خاله هزار ماشاالله